انسان ها ممکن است که باشادی به هم نزدیک شوند ولی با درد در هم فرو می روند . همیشه غمگینانه ترینلحظات را عزیزترین کسانمان به ما هدیه می کنند . در سفیدی چشمانت تمام رنگها راتجربه کردم ، تا به سیاهی رسیدم. مغزم بر روی شعله های دلم که برای قلبم می سوخت، کباب شد. حیف که گرسنگی شکم با کلمات شیرین برطرف نمی شود . ننگ است کهروشنایی دیدگان در ظلمات اندیشه غرق شود. یا در حال برنامه ریزی برای آیندههستیم یا برای گذشته تأسف می خوریم ؛ همه این اتفاقات در زمان حال می افتد و زمانحال از دست می رود . مشکل بسیاری از حکومت های جهان در این است که ضریب هوشی شاناز ضریب هوشی مردم پایین تر است . کسانی که راه حل هایی برای مشکلات بشریت عرضهمی کنند معمولا از حل مشکلات کوچکشان عاجزند . آدم های سر به زیر حتما در چالهنخواهند افتاد ، اما هیچ گاه هم آسمان آبی را نخواهند دید . هنر هیچ ربطی بااخلاق ندارد . اگر چنین نبود مردم این همه به هنر علاقه مند نمی شدند . از کسانیکه احمقانه صادقند بیشتر بدم می آید تا کسانی که دروغ های قشنگ می گویند . وقتیبا آدم های مشهور روبرو می شوم ، یقین می کنم که آدم های بزرگ شایعه اند. به دستآوردن تجربه های بزرگ معمولا منجر به از دست دادن زندگی عادی می شود . می گویندچرا دائما تغییر می کنی ، می گویم شما چرا دائما تغییر نمی کنید ؟ روی آدم هایمنظم می شود حساب کرد ، اما نمی شود آنها را تحمل کرد . من بعضی از دوستانم رااز حقیقت بیشتر دوست دارم . متوسط بودن ؟! یا بزرگ باش یا بمیر ! مهربانی رادر کودکی یافتم که آبنباتش را به دریاچه نمک انداخت تا شیرین شود انقدر برایغربت تک دانه موی سفیدم غصه خوردم که تمام موهایم سفید شد بیچاره آن خروسی که باصدای ساعت شماطه دار از خواب برمی خیزد خوش به حال آن موجود راحتی ،که شیطانبرایش درد دل می کند . سالهاست که کاممان را با حقیقت های تلخ شیرین می کنیم . http://www.parsiblog.com/Images/Emotions/269.gif